آئينه |
كارگردان: جعفر پناهي فيلم نامه نويس: جعفر پناهي مدير فيلمبرداري: فرزاد جودت صدا: يدالله نجفي طراح صحنه: جعفر پناهي تدوين گر: جعفر پناهي بازيگران: مينا محمد خاني، ناصر عمومي، محترم شيرزاد، رجب كاظم زاده مژده اي تهيه كننده: جعفر پناهي، وحيد نيكخواه آزاد محصول: فيلم روز سال ساخت: 1375 زمان: 80 دقيقه |
خلاصه داستان: دبستان دخترانه تعطيل مي شود و بچه ها كم كم به خانه هايشان مي روند. تنها بهاره باقي مانده است كه مادرش براي بردن او نيامده است. بهاره به خانه شان تلفن مي كند؛ اما در خانه هم كسي نيست. انتظار بهاره به طول مي انجامد؛ اما خبري از مادرش نمي شود. مستخدم مدرسه، شير خان، پيشنهاد مي كند كه بهاره را تا ايستگاه اتوبوس برساند و بقيه مسير را بهاره به تنهايي بپيمايد. در ايستگاه، بهاره سوار اتوبوسي مي شود كه در خلاف جهت مسير منزل او حركت مي كند. توجه بهاره به مسافران اتوبوس جلب مي شود؛ از جمله پيرزني كه براي آخرين بار منزل پسرش را ترك كرده است و تصميم دارد ديگر به آن جا باز نگردد؛ و نيز خانواده اي كه از خريد عروسي باز مي گردند. بهاره وقتي متوجه اشتباه خود مي شود، با ناراحتي از اتوبوس پياده مي شود و وقتي كمك راننده از او دليل پياده شدنش را مي پرسد، پاسخ مي دهد كه ” ديگر خسته شده ام، ديگر دوست ندارم در فيلم بازي كنم .“ حالا متوجه مي شويم كه آنچه كه تا كنون ديده ايم، بخش هايي از فيلمي بوده است كه بهاره در آن بازي مي كرده است. اصرار دست اندركاران فيلم براي راضي كردن بهاره راه به جايي نمي برد و او كه از نقش خود در فيلم ( نقش يك دختر دست و پا چلفتي ) ناراضي است، تصميم مي گيرد كه ادامه مسير را خود به تنهايي بپيمايد. كارگردان فيلم، به ناگاه تغيير عقيده مي دهد و از عوامل صحنه مي خواهد كه بهاره را از دور دنبال كنند و تا حد ممكن حركات او را ثبت كنند. بهاره با رهگذران، با پيرزن ( كه اكنون كه بازي اش در فيلم تمام شده و واقعاً بايد به شهرستان برگردد ) و با مردم عادي كه او را به عنوان بازيگر فيلم مي شناسند، گفتگو مي كند و به تنهايي راه خانه را مي يابد. بخش دوم فيلم ( از آنجا كه وارد دنياي پشت صحنه مي شويم ) با نگاهي صميمي و مثبت، روابط واقعي مردم با سينما را مورد بررسي قرار مي دهد و با آنكه تا حدودي به شيوه آزاد كار مي شود، با پاياني غافلگير كننده، قصه را به سر انجام مي رساند. |