Lady's Room (Zananeh) DVD

468

Lady's Room (DVD & Video)
(Zananeh)

A thought provoking documentary film about present Iran.
Directed by the acclaimed Iranian actress Mahnaz Afzali and filmed entirely inside a ladies washroom in a public park in Tehran, this absorbing documentary shatters Western preconceptions of Iranian women. Populated by addicts, prostitutes, runaway girls and others who simply enjoy the comaraderie and atmosphere, the ladies room becomes one of the few places where women feel comfortable enough to smoke cigarettes, discuss taboo subjects and remove their veils. In a series of frank and intimate conversations, these diverse women debate everything from drugs and family abuse, to sex, relationships and religion. Maryam is an epileptic who reveals the brutal circumstances that drove her to heroin addiction and self-mutilation; Sepideh describes her fraught relationship with her mother and her struggle to get back on her feet; and the old woman who runs the bathroom alternately offers tough love and a shoulder to cry on. Raw and provocative, this engrossing film is a remarkable verite look at the hidden lives of Iranian women.
 
Runtime:55 minutes
Format:On DVD & Video
Type:  Documentary / Social Issues  
Language:In Farsi with English subtitles, Color

گزارش با دوربين مخفي

از يك توالت زنانه درتهران!

اين فيلم كه تماما در توالت زنانه پارك لاله در تهران، به شكلی كاملا ساده با دوربين ويدئو فيلمبرداری شده قصه زنان و دختران خيابانی را از زبان خودشان بازگو می كند كه در داخل اين توالت به دور از چشم پاسداران و بسيجيان با هم ملاقات می كنند. فيلم با چند نمای ساده اما بياد ماندنی آغاز می شود. زنی دارد كف محوطه توالت را جارو می كند. دختر جوانی موهای بلند مشكی اش را در دستشوئی توالت می شويد. زنی ميانسال دارد وضو می گيرد. بر كف سالن توالت عمومیپتوئی پهن است و روی آن يك متكا، قوری و كتری چای قرار دارد و جانمازی كه پهن است و زن كه دارد عبادت می كند.

با اين مقدمه كوتاه و گويا، فيلم قصه ی زنان و دختران خيابانی را آغاز می كند. قصه ی رعنای ميانسال را بازگو می كند كه به سادگی جلو دوربين می گويد اگر با مردان نرود از كجا بياورد بخورد. در پاسخ اين پرسش كه آيا از ماموران نمی ترسد می گويد در اين سن و سال نه، چون وقتی با مردی به خانه اش می رود همسايه ها خيال می كنند كه او مادر بزرگ يا عمه و خاله مرد است. قصه ی سپيده، دختر جوانی كه می خواهد سری به "آقا رضا" بزند و همانجا خودكشی كند. بعد معلوم می شود منظورش "امام رضا" است! اول اشك می ريزد بعد شعری از فروغ را، سليس و روان، می خواند و آنگاه می زند زير آواز و با صدائی دلنشين "گل گلدون من" سيمين غانم را می خواند (كارگردان بعدا به ظرافت اين ترانه را با صدای اصلی روی آخرين صحنه فيلم می آورد). سپيده علت سير شدنش از زندگی را اين می داند كه مادرش خودش هر شب مرد به خانه می آورد ولی او اين حق را ندارد كه پسربازی كند. تازه اخيرا فهميده كه مادرش با دوست پسر خود او روی هم ريخته است. بعد گفتگوی زيبائی دنبال می شود ميان سپيده و دختر جوان ديگری (سيما؟) كه مثل خود او كتاب خوانده و با دانش است. اين يكی نحوه خودكشی صادق هدايت را با جزئيات برای سپيده شرح می كند تا اگر می خواهد خودش را راحت كند راه دور نرود. دختر ديگری سرزده وارد می شود و قصه اش را جلو دوربين می گويد. اين يكی از قصد تجاوز پدرش به خود حرف می زند. زن ميانسال ديگری همراه فرزند كوچكش از راه می رسد و انگار به خانه دوستی وارد شده باشد كف توالت می نشيند و پشت سر اين و آن حرف می زند... و بالاخره زنی سفيد مو كه از دوره شاه (وقتی جوان بود) در اين كار بوده است از تجربيات طولانی اش در دنيای فحشا حرف می زند، دنيائی كه رژيم اسلامی ايران با همه ادعاهای اخلاقی اش درگسترش و پويش آن موفقترين چهره را از خود نشان داده است.(وبلاگ علامه زاده)